رزمندگان جوان
به عشق حسین (ع) دفاع همچنان باقی است ...

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

نقل مى کنند: بعضى از علماى متعصّب اهل سنّت کتابى در ردّ مذهب جعفرى نوشته بود، و آن را براى مردم مى خواند و مردم را نسبت به مذهب تشیّع ، گمراه و بدبین مى نمود، مرجع معروف شیعه ، علامه حلّى (متوفى 726 ه.ق) تصمیم گرفت به هر نحو ممکن ، آن کتاب را از وى به عنوان امانت بگیرد و پس از اطلاع از مطالب آن ، ردّ آن را بنویسد، ولى آن دانشمند سنّى ، آن کتاب را به هیچکس نمى داد.

علامه حلى مدتى به عنوان شاگرد او، به کلاس درس او رفت ، و ارتباط خود را با او گرم کرد، و پس از ایامى ، از او تقاضا کرد که مدتى آن کتاب را به عنوان امانت به وى بدهد.
سرانجام او گفت : ((من نذر کرده ام که این کتاب را بیش از یک شب به احدى ندهم .))

علامه ، فرصت را از دست نداد، به عنوان یکشب ، آن کتاب را از او گرفت و به خانه اش آورد، و تصمیم گرفت از روى آن کتاب ، تا آنجا که امکان دارد، رونوشت بردارد، مشغول نوشتن آن کتاب شد، تا نصف شب فرا رسید، ناگهان شخصى در لباس مردم حجاز، در همان نصف شب (به عنوان مهمان) بر علامه وارد شد، و پس از احوالپرسى ، به علامه گفت : ((نوشتن این کتاب را به من واگذار و تو خسته اى ، استراحت کن .))

علامه قبول کرد، و کتاب را در اختیار او گذاشت ، و به بستر رفت و خوابید، پس از آنکه از خواب بیدار شد، دید کسى در خانه نیست ، و آن کتاب (با اینکه قطور بود) بطور معجزه آسائى تا آخر نوشته شده است ، و در پایان آن نام مقدس امام زمان ، حضرت مهدى (علیه السلام ) امضاء شده است ، فهمید که آن شخص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) بوده و علامه را در این کار کمک نموده است .

بعضى در مورد این حکایت گفته اند: ((این کتاب ، بسیار ضخیم بود که رونویسى از آن ، یکسال یا بیشتر، طول مى کشید، علامه در آن شب ، چند صفحه از آن را نوشت و خسته شد، ناگهان مردى به قیافه مردم حجاز بر او وارد شد و سلام کرد و نشست و به علامه گفت :((تو خط کشى کن و نوشتن را به من واگذار)) علامه قبول کرد و به خط کشى مشغول شد، و او مى نوشت ، اما به قدرى سریع مى نوشت ، که علامه در خط کشى صفحات به او نمى رسید، هنگامى که آواز خروس در سحر آن شب بلند شد، علامه دید، کتاب تا آخر، نوشته شده است.

[ جمعه 16 تير 1391برچسب:, ] [ 10:46 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سنگرنیوز/آیت‌الله مرعشی نجفی تا هنگام وفات موفق به زیارت خانه خدا نشد؛ تا واپسین روزهای عمر بارها از ایشان سؤال می‌شد چطور تا حالا مشرف نشده‌اید؟ می‌فرمود: مستطیع نشدم، من نمی‌توانم وجوهات را برای خود صرف کنم!

به گزارشس نگرنیوز به نقل از رجا و فارس، آیت‌الله سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، (1315 - 1411 ه.ق) فرزند آیت‌الله سید شمس‌الدین محمود حسینی مرعشی بود، ایشان فقیه، ادیب و محدث عالیقدر جهان اسلام و تشیع در عصر حاضر بود و از محضر اساتید نجف در علوم مختلف کسب فیض کرد، آنگاه خود بر کرسی تدریس تکیه زد.
 
*عدم تشرف به بیت‌الله‌‌الحرام
حاج سید محمود مرعشی، فرزند آیت‌الله مرعشی درباره پدر می‌گوید: آیت‌الله نجفی تا هنگام وفات موفق به زیارت خانه خدا نشدند، تا واپسین روزهای عمر بارها از ایشان سوال می‌شد چطور تا حالا مشرف نشده‌اید؟ می‌فرمود: مستطیع نشدم!
یک وقتی شخصی گفت: آقا این همه پول در اختیار شما هست، شما چگونه مستطیع نشدید؟
فرمود: این پول‌ها از آن من نیست، مال وجوهات، سهم امام و سهم سادات، مطالبه عبّاد و زکوات است و من نمی‌توانم اینها را برای خود صرف کنم و به مکه مشرف شوم، در حالی که از خودم هیچ چیزی در دنیا ندارم، پس من مستطیع نیستم.
دیگری گفت: یک وقت ممکن است کسی شما را مهمان کند، فرمود: من باید بدانم آن پولی که می‌خواهم با آن مرا میهمان کند، از کجا تامین شده است؛ خدای ناکرده پول‌های شبهه‌ناک نباشد، دلم می‌خواهد که پول از آن خودم باشد.
*مصرف بیت‌المال
اگر کسی در حرم مطهر به ایشان وجوهاتی می‌داد، همان شب باید آن را به مصرف می‌رساند و نمی‌گذاشت ...



ادامه مطلب
[ جمعه 16 تير 1391برچسب:, ] [ 10:41 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سهم شما فقط یک گناه - در ادامه مطلب ..


ادامه مطلب
[ جمعه 16 تير 1391برچسب:, ] [ 10:41 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

روز مصاحبه:

جناب شیطان با دو ساعت تاخیر حاضر شد. وقتی هم که رسید عذرخواهی کرد و گفت:
مأموریت خطیری پیش اومد که از دوستان ساخته نبود و می بایست خودم انجام می دادم.
پیش از انجام مصاحبه گفتم:
با چه تضمینی باور کنم که در جریان مصاحبه بر مبنای صداقت در گفتار سخن خواهی گفت؟
خندید و گفت: دلیلی ندارد دروغ بگویم. چون من به حربه ای مجهزم که اگر پرده از تمام اسرار من برداشته شود باز هم می توانم به خواسته های خود دست یابم.
گفتم: چه حربـه ای؟
جواب داد: غفلت؛ انسانها را به خواب نوشین غفلت می برم و آن وقت نقشه هایم را عملی می کنم.
سوگند یاد می کنم که تا انتقامم را باز نستانم ، شما آدمیان را لحظه ای آسوده نخواهم گذاشت، پیوسته بر سر راهتان در کمین می نشینم و راهزن راهتان می شوم. اکنون ببینید چگونه راه نجات را بر شما خواهم بست...

متن مصاحبه:

عبدالله: خودتان را معرفی کنید.
شیطان: فردی هستم از طایفه جن. مسمی به اسم خاص "ابلیس" و مشهور به اسم عام "شیطان"؛ البته اسامی و اوصاف دیگری هم دارم که چندان معروف نیستند نظیر وسواس، خنّاس، عزازیل، عفریت، شیصبان، حارث، مارد، غوی، رجیم، ابو مره، ابولبین، مذموم، مرید و…(1)

عبدالله: پیشه و شغل شما چیست؟
شیطان: مشاغل فراوانی دارم؛ گاهی مسافر کشم؛ سر دو راهی حق و باطل می ایستم و مسافران را در جاده گمراهی در بست به سفر جهنم می برم. گاهی کشاورزم و بذر کینه و نفاق را در زمین دلها می افشانم. گاهی نقاشم؛ رنگ بطلان به چهره حقیقت می زنم و جامه کژی برقامت راستی می پوشانم. گاهی هم خلبانم؛ با بالهای وسوسه و القاء آنقدر بر فراز قلب آدمی چرخ می زنم تا باند مناسب برای فرود بیابم.(2)

عبدالله: دشمنی دیرینه ات با آدمی زاد از کجا سرچشمه می گیرد؟
شیطان: ماجرا از آن روزی شروع شد که صحنه آرای خلقت، دست به کار آفرینش آدم شد.(3) ملائک نه از روی اعتراض که از روی کنجکاوی گفتند: این موجود خاکی که می آفرینی بر روی زمین فسادها خواهد انگیخت و خونهای بسیارخواهد ریخت.اگر قصد تو طاعت بردن است که ما در فرمانبری مطاعیم. واگر مقصود تو تسبیح و تقدیس است که ما پیوسته در این کاریم.(4)

ادامه دارد ..


ادامه مطلب
[ دو شنبه 12 تير 1391برچسب:, ] [ 13:38 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

مسابقات پیامکی در سالهای اخیر رواج بسیاری یافته است. گاهی در این مسابقات به نظر می رسد شانس مورد توجه است. برای نمونه گزینه‌ای انتخاب می‌شود و صرف شرکت فرد در آن مسابقه قرعه کشی صورت می گیرد و به برندگان جایزه‌ای اعطا می‌شود یا در برخی از مسابقه‌ها فرد باید به سؤال یا سؤالاتی پاسخ صحیح دهد تا در مسابقه شرکت داده شود.

برای برخی این شبهه وجود دارد که شرکت در چنین مسابقاتی به لحاظ شرعی جایز هست یا نه؟ اینکه شرکت در این مسابقات و دریافت جایزه از آن به لحاظ شرعی چه حکمی دارد را در استفتایی از دفتر مقام معظم رهبری جویا شده که در ادامه از نظر می‌گذرد.

شرکت در مسابقات پیامکی و دریافت جایزه از آن به لحاظ شرعی چه حکمی دارد؟
اگر هزینه‎ای افزونتر از هزینه‏ های معمولی پیامک از افراد کم نشود و هزینه جایزه بر اساس جمع آوری پولهای کسر شده نباشد، اشکالی ندارد. اگر علاوه بر هزینه معمول پیامک، پولی بابت شرکت در مسابقه از افراد کسر شود و از پول‌هایی که از افراد کسر شده جایزه تهیه کنند، حرام است.

[ جمعه 9 تير 1391برچسب:, ] [ 21:20 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

عاقبت قاتلان امام حسین علیه السلام

فلسفه قیام مختار

مـخـتار زمانی كه تصمیم بر نابودى قاتلان امام حسین(علیه السلام) گرفت، گفت: «دین ما به ما اجازه نمى‌دهد كه بگذاریم كسانى كه حسین(علیه السلام) را كشته‌اند در این دنیا، با امنیت و آسایش زندگى كـنـنـد، آنگـاه در حقیقت، من ناصر و خونخواه آل محمد(صلی الله علیه و آله) نیستم، بلكه كذّاب خواهم بود. براى دستیابى بر آن جانیان، از خدا كمك مى‌طلبم و خداى را سپاسگـزارم كـه مـرا شـمـشیرى بر سر آنان قرار داده و نیزه‌اى كه بر آنان وارد خواهد شد و انتقام گیرنده آنان كه حق اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را بگیرم و بر خداوند حق است كه آنان را كه دستشان به خـون اهـل بـیـت پیامبر آغشته شده به قتل برساند و آنان كه حق خاندان پیامبر را نادیده گـرفته‌اند خوار و ذلیل كند. پس آنان را به من معرفى كنید تا تعقیبشان كنم و ریشه آنان را بركنم.

مختار همه همت خود را براى این هدف مقدّس، كـه هـدف اصـلى قـیـام او بـود، بـه كـار برد.(1) موسى بن عامر مى‌گوید: «مختار فرمان داد كه قاتلان امام حسین(علیه السلام) را تعقیب كنید و مى‌گفت: بـه خدا قسم، آب و خوراك بر من ناگوار است تا این كه زمین را از لوث وجود آن ناپاكان پاك سـازم.»(2) بـنـابراین، عده‌اى به صورت گروهى و عده‌اى نیز فرد فرد به دست انتقام و عدالت سپرده شدند و به جزاى اعمال ننگین خود رسیدند.

 

نحوه كشته شدن یزید

یزید روزی با اصحابش به قصد شکار به صحرا رفت. به اندازه دو یا سه روز از شهر شام دور شد، ناگاه آهویی ظاهر شد یزید به اصحابش گفت: خودم به تنهایی در صید این آهو اقدام می‌کنم کسی با من نیاید. آهو او را از این وادی به وادی دیگر می‌برد. نوکرانش هر چه در پی او گشتند اثری نیافتند.

اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت كه بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت می‌گرفت و یزید را بر زمین می‌کشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.

یزید در صحرا به صحرانشینی برخورد کرد که از چاه آب می‌کشید. مقداری آب به یزید داد ولی بر او تعظیم و سلامی نکرد.

یزید گفت: اگر بدانی که من کیستم بیشتر من را احترام می‌کنی! آن اعرابی گفت ای برادر تو کیستی؟ گفت: من امیرالمومنین یزید پسر معاویه هستم. اعرابی گفت: سوگند به خدا، تو قاتل حسین بن علی(علیهماالسلام) هستی ای دشمن خدا و رسول خدا.

اعرابی خشمگین شد و شمشیر یزید را گرفت كه بر سر یزید بزند، اما شمشیر به سر اسب خورد، اسب در اثر شدت ضربه فرار کرد و یزید از پشت اسب آویزان شد. اسب سرعت می‌گرفت و یزید را بر زمین می‌کشید، آنقدر او را بر زمین کشید که او قطعه قطعه شد. اصحاب یزید در پی او آمدند، اثری از او نیافتند، تا این که به اسب او رسیدند فقط ساق پای یزید روی رکاب آویزان بود.(3)

ادامه در ادامه مطلب ...


ادامه مطلب
[ جمعه 9 تير 1391برچسب:, ] [ 21:3 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

مرحوم آیت الله میرزا احمد مجتهدی، این روایت را نقل کردند: روزی فردی آمد خدمت امام معصوم و به ایشان عرض کرد: اگر روزی یکی از دوستان شما گناهی کند، عاقبتش چگونه خواهد بود؟ امام در پاسخ به وی فرمودند: خداوند به او یک بیماری عطا می نماید تا سختی های آن بیماری کفاره ی گناهانش شود. آن مرد دو مرتبه پرسید: اگر مریض نشد چه؟ امام مجدد فرمودند: خداوند به او همسایه ای بد می دهد تا او را اذیت نماید و این اذیت و آزار همسایه، کفاره ی گناهانش شود.

روایتی در مورد شفاعت

آن مرد گفت: اگر همسایه ی بد نصیبش نشد چه؟ امام فرمودند: خداوند به او دوست بدی می هد تا وی را اذیت نماید و آزار آن دوست بد، کفاره ی گناهان دوست ما باشد. آن مرد گفت: اگر دوست بد هم نصیبش نشد چه؟! امام فرمودند: خداوند همسر بدی به او می دهد تا آزار های آن همسر بد، کفاره ی گناهانش شود. آن مرد گفت: اگر همسر بد هم نصیبش نشد چه؟ امام فرمودند: خداوند قبل از مرگ به او توفیق توبه عنایت می فرماید. باز هم آن مرد از روی عنادی که داشت گفت: و اگر نتوانست قبل از مرگ توبه کند چه؟ امام فرمودند: به کوری چشم تو! ما او را شفاعت خواهیم کرد.

[ چهار شنبه 24 خرداد 1391برچسب:, ] [ 14:6 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

یک عضو گروهك موسوم به "ملي-مذهبي"! نامه اي را كه خطاب به برخي از سران و عوامل فتنه 88 نوشته در صفحه "فيس بوک" خود منتشر كرده است.

"بهرام-ق" در اين نامه با عنوان "لطفا سوال مرا بي پاسخ نگذاريد" مي نويسد: «آقايان رهبران جنبش سبز و اصلاح طلبان زنداني خواهش مي كنم مرا متهم نكنيد كه در آمريكا به عامل كيهان تبديل شده ام. در كتاب هاي مرحوم مهندس بازرگان خوانده ام كه از نظر اسلام حرف حق را بايد پذيرفت هر چند از زبان دشمن باشد. بنابراين براي شما چه فرقي مي كند كه من عامل شريعتمداري كيهان باشم يا نباشم. من سوال خود را خيلي واضح و روشن مي پرسم و از شما انتظار پاسخ روشن و قانع كننده دارم.»

بهرام-ق بعد از اين مقدمه مي نويسد: «شما آقايان خاتمي و موسوي و كروبي و حجاريان و تاجزاده و بقيه كه اسم همه تان را به خاطر ندارم به من و امثال من گفتيد كه در انتخابات 88 تقلب شده است و ما را براي گرفتن حق خود و با شعار "رأي من كو؟" به خيابان ها كشيديد، اما چند ماه بعد وزارت اطلاعات رژيم يك كليپ ويدئويي از آقاي تاجزاده پخش كرد كه با دوربين مخفي از درون زندان گرفته شده بود. آقاي تاجزاده در اين كليپ ويدئويي اعتراف كرده بود كه تقلب در انتخابات رياست جمهوري 88 امكان نداشته و دليل مي آورد كه در قالب معاون سياسي وزارت كشور چند انتخابات برگزار كرده و مي داند كه تقلب در مقياس ده ميليون رأي امكان پذير نيست. سوال من اين است كه اگر تقلب نشده چرا من و چند تن ديگري را كه مي شناسم و تعداد خيلي بيشتري را كه نمي شناسم با ادعاي تقلب به خيابان ها كشيديد و از ترس دستگيري مجبور به فرار از كشور و زندگي پناهندگي كرديد؟ و اگر تقلب شده، چرا اعتراف كرديد كه تقلب نشده؟ در آن كليپ نشانه اي از فشار و اجبار به اعتراف ديده نمي شود و تا آنجا كه من در اين گوشه دنيا از طريق گشت و گذار در سايت هاي اينترنتي باخبرم، آقاي تاجزاده هم آن اعتراف و موضوع آن كليپ را تكذيب نفرموده اند. سوال من فقط همين است و فكر نمي كنم سوال مبهم يا پيچيده اي باشد. بالاخره تقلب شده يا نشده؟ آقاي خاتمي هم كه دم از تقلب مي زد، در انتخابات مجلس ايران شركت كرد. منظورم اين است كه آقاي خاتمي هم با شركت در انتخابات مجلس اعتراف كرد كه تقلب نشده است، پس از ايشان هم همين سوال را دارم.»

نويسنده اين نامه در ادامه آورده است: «باور كنيد وقتي خبر پيشرفت هاي علمي جوانان كشورم را مي شنوم چيزي نمانده كه از غصه دغ (عين متن) كنم. چرا من و جوانان ديگري مثل من را فريب داديد و از بقيه جوانان وطنم جدا كرديد و آواره كرديد؟»

بهرام-ق در پايان نامه خود مي نويسد: «مادرم مي گويد سر هر نماز آقاي موسوي و آقاي كروبي و آقاي خاتمي و آقاي امين زاده و آقاي حجاريان و آقاي تاجزاده و چه مي دانم، بقيه دوستان شما را نفرين مي كند و از خدا مي خواهد، فرزندان شما هم به سرنوشت فرزند خودش يعني من، گرفتار شوند. منتظر جواب سوالم هستم. آدرس ايميلم را در همين صفحه آورده ام.»
[ جمعه 12 خرداد 1391برچسب:, ] [ 17:24 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

پس از هتک حرمت‌های گوناگون در قالب‌های متن، عکس و صوت در برخی وبلاگ‌ها و شبکه‌های اجتماعی توسط دشمنان خدا و اهل بیت (علیهم السلام) به ساحت مقدس امام نقی علیه السلام، وبلاگ‌نویسان در حرکتی خودجوش عبارت "جانم فدای امام نقی علیه السلام" را به انتها یا ابتدای عنوان وبلاگ خود اضافه می‌نمایند.

این حرکت برای نشان دادن عشق و ارادت محبین اهل بیت می‌باشد و همچنین کمک می‌نماید تا عبارت "امام نقی" در رکوردهای جستجوی موتورهای جستجوگر در دست دوستداران این امام مظلوم باشد.

انشا الله

[ پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 14:12 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

به گزارش النخیل، بنا بر اعلام وزیر اوقاف فلسطین، رئیس اتحادیه جهانی علمای مسلمان اخیرا در سخنانی گستاخانه مدعی شده است که اگر حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم دوباره مبعوث می شد، دست در دست ناتو می گذاشت!

"محمود الهباش"، وزیر اوقاف و امور دینی تشکیلات خودگردان فلسطین روز جمعه گذشته در اظهارات تندی علیه "یوسف القرضاوی" گفت: «کسی که فکر می کند می تواند مفاهیم جهاد و اسلام را به انحصار خود بگیرد، اشتباه می کند.»

وی با اشاره به تلاش های این افراد بر تخریب وجهه شهدای فلسطینی گفت: «این تلاش های شکست خورده برای احتکار دین و حقیقت در مخالفت با شرع مقدس الهی است؛ این خداوند است که حقیقت محض را دارد، نه قرضاوی؛ قرضاوی و امثال وی نمی توانند ادعای نمایندگی خدا در زمین را بکنند.»

الهابش ادامه داد: «قرضاوی همیشه حرف های خود را نقض می کند؛ او مدتی قبل گفته بود: «اگر پیامبر اسلام دوباره مبعوث شود، با ناتو ائتلاف می کند.» قرضاوی این اظهارات را از کجا آورده است.»

وی افزود: «این در حالی است که وی هرگز از موضوع اسیران حرف نزده است و به مسائل مربوط به آنها نپرداخته و حتی از اشغال‌گری دشمن نیز چیزی نمی گوید.»

یوسف القرضاوی، پیش از این نیز بارها با بیان عبارات خلاف واقع و غیر اسلامی، خشم مسلمانان را برانگیخته بود.

[ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:10 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

هنگامى كه ابوبكر و عمر تصمیم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه علیهاالسلام بگیرند چون این خبر به ایشان رسید، چادر بر سر نهاد و با گروهى از زنان بسوى مسجد روانه شد، در حالیكه چادرش به زمین كشیده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، بر ابوبكر كه در میان عده‏اى از مهاجرین و انصار  نشسته بود وارد شد، در این هنگام بین او و دیگران پرده‏اى آویختند، آنگاه ناله‏اى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم به گریه افتادند و مجلس و مسجد بسختى به جنبش درآمد. سپس لحظه‏اى سكوت كرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساكت شد و جوش و خروششان آرام یافت، آنگاه حضرت زهرا (س) كلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اینجا دوباره صداى گریه مردم برخاست، وقتى سكوت برقرار شد، كلام خویش را دنبال كرد و فرمود:

اَلْحَمْدُلِلَّهِ عَلی ما اَنْعَمَ وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلی ما اَلْهَمَ وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ اِبْتَدَاَها وَ سُبُوغِ الاءٍ اَسْداها وَ تَمامِ مِنَنٍ اَوْلاها جَمَّ عَنِ الْاِحْصاءِ عَدَدُها وَ نَأى عَنِ الْجَزاءِ اَمَدُها وَ تَفاوَتَ عَنِ الْاِدْراكِ اَبَدُها وَ نَدَبَهُمْ لاِسْتِزادَتِها بِالشُّكْرِ لاِتِّصالِها وَ اسْتَحْمَدَ اِلَى الْخَلائِقِ بِاِجْزالِها وَ ثَنی بِالنَّدْبِ اِلى اَمْثالِها
حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شكر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شكر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى كه خلق فرمود و عطایاى گسترده‏اى كه اعطا كرد، و منّتهاى بى‏شمارى كه ارزانى داشت، كه شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراك دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شكرگذارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان كرد.

وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریكَ لَهُ، كَلِمَةٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها، وَ ضَمَّنَ الْقُلُوبَ مَوْصُولَها، وَ اَنارَ فِی التَّفَكُّرِ مَعْقُولَها، الْمُمْتَنِعُ عَنِ الْاَبْصارِ رُؤْیَتُهُ، وَ مِنَ الْاَلْسُنِ صِفَتُهُ، وَ مِنَ الْاَوْهامِ كَیْفِیَّتُهُ. اِبْتَدَعَ الْاَشْیاءَ لا مِنْ شَىْ‏ءٍ كانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَاَها بِلاَاحْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، كَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَها بِمَشِیَّتِهِ، مِنْ غَیْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَكْوینِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ فی تَصْویرِها، اِلاَّ تَثْبیتاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَنْبیهاً عَلی طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ وَ تَعَبُّداً لِبَرِیَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ، ثُمَّ جَعَلَ الثَّوابَ عَلی طاعَتِهِ، وَ وَضَعَ الْعِقابَ عَلی مَعْصِیَتِهِ، ذِیادَةً لِعِبادِهِ مِنْ نِقْمَتِهِ وَ حِیاشَةً لَهُمْ اِلى جَنَّتِهِ...


ادامه مطلب
[ جمعه 1 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 10:14 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سلام دوستان اینجا چند تا شماره براتون گذاشتم که با پیام دادن به اونا براتون از موضوعات ارزشی به صورت رایگان پیام میاد :

پیام شهدا : ارسال پیامک خالی به شماره "30002526"

قافله شهدا : ارسال عدد "00" به شماره "30007650001978"

پیام آوران رحمت : ارسال واژه "sapka.ir" به شماره "3000141470"

شیعه مدیا : ارسال عدد "1" به شماره "30001825250970"

منبع : حافظان ولایت

[ شنبه 19 فروردين 1391برچسب:, ] [ 18:55 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

 گفتم : خسته ام

گفتی : لاتقنطوا من رحمة الله

از رحمت خداوند نا امید نشوید (زمر53)


گفتم : هیچکی نمیدونه تو دلم چی میگذره

گفتی : ان الله یحول بین المرء و قلبه

خدا حائل است بین انسان و قلبش ! (انفال 24 )


گفتم : غیر از تو کسی رو ندارم

گفتی : نحن اقرب من حبل الورید

ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم (ق 16)


گفتم : ولی انگار اصلا منو قراموش کردی !

گفتی : فاذکرونی اذکرکم

منو یاد کنید تا به یاد شما باشم (بقره 152)


گفتم : تا کی باید صبر کرد ؟

گفتی : و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا

تو چه میدانی ؟ شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب 63)

 

رفقا : پیشنهاد میکنم ادامه این درد دل رو از دست ندید، یا علی (ع)


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, ] [ 14:9 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سلام - اینجا میتونید سرود خیلی قشنگ همخوانی مولانا یامهدی رو دانلود کنید، اما اگه احیانا وبلاگ یا وبسایتی دارید و میخواید از این سرود در اون استفاده کنید به ادامه مطلب برید تا کد این سرود رو هم ببینید. یا علی مدد

نام صوت:  کلیپ صوتی بسیار زیبای همخوانی(مولانا یا مهدی )  

حجم: ۵۰۰ کیلوبایت

لینک دانلود این فایل با فرمت MP3

برای دیدن کد به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:, ] [ 15:25 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

سلام - یه تعداد تصویر زیبا از حضرت آقا برای کامپیوتر و تلفن همراه براتون آماده کردم، امیدوارم لذت ببرید.






جهت مشاهده عکس در سایز اصلی روی تصویر مورد نظر کلیک کنید.

در ضمن خوشحال میشیم تا در جهت نشر ارزش های انقلاب این چند تصویر رو به دوستاتون هم بدید - یا علی (ع)

[ یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:, ] [ 14:50 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

حزب الله لبنان بیانیه ای را در مورد شایعه‌سازی برخی رسانه‌ها و احزاب غربگرای لبنان در مورد قاسم سلیمانی از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران صادر کرد.

 

گزارش خبرگزاری مقاومت اسلامی پایگاه الانتقاد نت لبنان نوشت: حزب الله لبنان با صدور بیانیه‌ای درباره ادعای رسانه‌های وابسته به هواداران اتاق تاریک آمریکا و دشمن صهیونیستی، در راستای منافع این کشور ها که نشان دهنده ورشکستگی سیاسی و اخلاقی این عده است، شایعات در خصوص قاسم سلیمانی...


ادامه مطلب
[ شنبه 15 بهمن 1390برچسب:, ] [ 19:12 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شبهه هایه موجود درشبکهیه اهل سنت در مورد مهدویت!

به هیچ وجه قصد توهین به مقدسات نداریم، در ضمن 100% انتقاد پذیریم و بحث استدلالی میکنیم.

یا علی


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, ] [ 20:21 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شهید دکتر مصطفی احمدی روشن، دانشمندی از نسل سوم انقلاب .

اين رجال فاجري كه خون عزيز ما را به زمين ريختند ، تاييد كرد دين خدا را. يعني خدا دين خودش را به وسیله او تاييد كرد. با ريختن خون عزيز ما، تاييد شد انقلاب ما. اين انقلاب بايد زنده بماند، اين نهضت بايد زنده بماند، و زنده ماندنش به اين خونريزيهاست .بريزيد خونها را؛ زندگي ما دوام پيدا مي كند. بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود. ما ازمرگ نمي ترسيم ؛ و شما هم از مرگ ما صرفه نداريد. دليل عجز شماست كه در سياهي شب ، متفكران ما را مي كشيد. براي اينكه منطق نداريد. اگر منطق داشتيد كه صحبت مي كرديد؛ مباحثه مي كرديد. لكن منطق نداريد، منطق شما ترور است ! منطق اسلام ترور را باطل مي داند. اسلام منطق دارد؛ لكن با ترور شخصيتهاي بزرگ ما، شخصهاي بزرگ ما، اسلام ما تاييد مي شود.

و ای خمینی، ای روح خدا؛
راهت را و راه شهدای انقلابت را ادامه خواهیم داد و بدان که ما شهادت در راه خدا را سعادتی می‌دانیم که هر کسی را لایق آن نیست.


رنج های انقلاب ؛

شهید آوینی چه زیبا گفت:
مَشک رنج‌های انقلاب را به دندان کشیده‌ایم و دست و پا داده‌ایم، اما آن‌را رها نکرده‌ایم.

 و امروز هم؛
به امید خدا،
ما نیز تا زنده‌ایم آن مَشک را رها نخواهیم کرد؛
حتی به اشک،
حتی به خون.

 و در این مسیر،
دست و پا که هیچ، سرمان را هم خواهیم باخت…
و خون دل خواهیم خورد، تا ولی‌مان خون دل نخورد.
جام زهر را لاجرعه سر می‌کشیم تا ولی‌مان ناگزیر از آن نباشد.

 ایستاده‌ایم چون کوه، استوار و با صلابت،
در برابر هرآن‌چه و هر آن‌که، چشم طمع داشته باشد به آرمان‌های بلند خمینی کبیر و انقلاب اسلامی‌اش.

 و نام نشان ما را لازم نیست در بین نسل اول و دوم انقلاب و حتی رزمندگان دفاع مقدس پیدا کنی!
ما از نسل سوم و چهارم انقلاب حضرت روح‌الله هستیم.

 آن‌هایی که خمینی را ندیده، دل باخته‌اش شده‌اند،
و بوی و خوی او را، در خمینی زمانه می‌بویند و می‌جویند.


[ پنج شنبه 22 دی 1390برچسب:, ] [ 12:45 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

عنوان : اسلحه خاموش !

تعدادی از رزمندگان اسلام برای پاکسازی به یک روستا می روند. در خانه ها را یکی یکی می زنند. به در یکی از خانه ها می رسند، با احتیاط در می زنند. یک زن در را باز می کند. ناگهان اسلحه ای را در دستش می بینند. سر اسلحه درست به قلب محمود کاوه نشانه رفته است. تا رزمندگان به خود بیایند زن ماشه را فشار می دهد. دنیا جلوی چشمان رزمنده ها تیره و تار می شود. ولی متوجه می شوند که هیچ صدایی از اسلحه بلند نشد. سریع اسلحه را از دستش بیرون می کشند.عرق سردی به پیشانی همه نشسته است.نمی دانند گریه کنند یا خوشحال باشند.زن وقتی می فهمد کاوه جلوش بوده، با پشیمانی با مشت می کوبد به دیوار و از شدت غصه نمی داند چکار کند. به کردی می گوید! این اسلحه هیچ وقت گیر نکرده بود ...!!



عنوان : شهیدان عصر عاشورا

15 نفر از دانش آموزان شهرستان جهرم تصميم مي گيرند تا به صورت گروهي به جبهه بروند. بعد از هماهنگي هاي لازم ميني بوسي را در اختيار گرفته و راهي كردستان مي شوند.
بعدازظهر عاشوراي سال 1362 اين گروه در ميانه راه مهاباد دركمين ضدانقلابيون كومله گرفتار مي شوند. ضد انقلابيون همه اين 15 دانش آموز را سر مي برند. راننده و شاگردش كه شاهد اين جريان غم انگيز هستند از آن ماجرا جان سالم به در مي برند.
اين واقعه هنوز در هيچ كتاب و فيلمي روايت نشده است.


ادامه دارد ...


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:, ] [ 14:6 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

نکته هایی از رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران ( مدظله العالی) :

«لحظه را بايد شناخت، نياز را بايد دانست. كسانى در كوفه دلهاشان پر از ايمان به امام حسين بود، به اهل‌بيت محبت هم داشتند، اما چند ماه ديرتر وارد ميدان شدند» «لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن كار را انجام ندادند.» «عدّه‌ی توّابين، چند برابر عدّه‌ی شهدای كربلاست. شهدای كربلا همه در يك روز كشته شدند؛ توّابين نيز همه در يك روز كشته شدند. اما اثری كه توّابين در تاريخ گذاشتند، يك هزارم اثری كه شهدای كربلا گذاشتند، نيست! به‌خاطر اين‌كه در وقت خود نيامدند. كار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند. دير تصميم گرفتند و دير تشخيص دادند.»

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/18338/H/139010131114070755_18338.jpg

 

گلچینی از بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی مصادیق لحظه‌نشناسی‌ها و لحظه‌شناسی‌ها در طول تاریخ


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 14 دی 1390برچسب:, ] [ 16:38 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شهید مهدی زین الدین

خرید عقدمان یک حلقه ۹۰۰ تومانی بود؛ همین و بس.

بعد از عقد رفتیم حرم؛ بعدش مزار شهدا.

شب هم شام خانه ما.

صبح زود، مهدی برگشت جبهه. از این که مراسم نگرفتیم، خوشحال بودم. دوست داشتم ازدواجم رنگی از ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه داشته باشد.

 

ادامه دارد ...


ادامه مطلب
[ شنبه 11 دی 1390برچسب:, ] [ 19:37 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

ما زین جهان از پی دیدار میرویم،                                                                از بهر دیدن حیدر کرار میرویم،

درب بهشت گر نگشایند به روی ما،                                                            گوییم یا علی و ز دیوار میرویم …

 

یا علی مدد ...

[ یک شنبه 22 آبان 1390برچسب:, ] [ 22:57 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

شهید ولی الله استرابادی تازه داماد، همسرش قران را نگه داشته، تا ولی الله را؛ از زیر قران رد کند. ولی الله قران را که بوسید، گفت: یک امانتی برایت گذاشته ام لای قران؛ و رفت...

در وصت نامه اش نوشته بود: « بچه های عاشق امام حسین، حسینی شهید می شوند ...

 

عکس شهید در ادامه مطلب.


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 11 آبان 1390برچسب:, ] [ 15:35 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

هر کس امام زمان خویش را نشناسد در جاهلیت مرده است
برادرا چرا امامت و مهدویت برای ما اهمیت دارد؟
ضرورت مهدویت :
1- معرفت به امام انسانرا به خدا میرساند iهمچنین که در زیارت جامعه میخوانیم :

من اراد الله بدالکم و من وحده قبل عنکم
چه کسانی توحید را فهمیدن ؟

کسانی که توحید را از امامان گرفتند


2- امامان کانال فیض هستند،
الف) کانال ورودی الطاف خدا به بندگان
ب) کانال خروجی اعمال بندگان به سمت خدا


بکم فتح الله و بکم یختم و بکم ینزل و القیث و بکم یمسک السما و ان تقع علی الارض

اللهم اجعل صلاتنا بهی مقبوله و ذنوبنا بهی مغفوره

خدا یا نمازمان را به حجتت مورد قبول و گناهانمان را به حق او ببخشای.
اتمام قسم 1

 

 

[ سه شنبه 10 آبان 1390برچسب:, ] [ 20:24 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

عراقیها برا تضعیف روحیه ی ما فیلمای زننده پخش می کردند

یه روز یکی از بچه ها به نشانه اعتراض تلویزیون رو خاموش کرد

عراقی ها گرفتن و بردنش بیرون

هیچ کس ازش خبر نداشت ...

 

... برا استراحت ما رو فرستادن به حیات اردوگاه

وارد حیات که شدیم اون بسیجی رو دیدیم

یه چاله کنده بودند و تا گردن گذاشته بودنش زیر زمین

شب که شد صدای الله اکبر و ناله های اون بسیجی بلند شد

همه نگرانش بودیم

صبح که شد گفتند شهید شده

خیلی دوست داشتیم علت ناله و فریاد دیشبش رو بدونیم

وقتی یکی از نگهبانا علتش رو گفت مو به تنمون راست شد

می گفت: زیر خاک این منطقه موشهای صحرایی گوشت خوار وجود داره

موشها حس بویائی قوی دارن

وقتی متوجه دوستتون شدن بهش حمله کردن و گوش بدنش رو خوردن

علت شهادت و ناله هاش هم همین بوده

صبح که بدنش رو آوردیم بیرون تکه تکه شده بود ...

[ پنج شنبه 12 ارديبهشت 1398برچسب:, ] [ 16:4 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

 



[ 9 بهمن 1398برچسب:, ] [ 19:25 ] [ عاشقان راه ولایت ] [ ]
درباره سايت

اگر بندبند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏‌هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی‌مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز امان‌نامه کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم ...
آخرين مطالب
شهادت نامه
امکانات وب

ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 49
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 106
بازدید ماه : 312
بازدید کل : 16034
تعداد مطالب : 165
تعداد نظرات : 19
تعداد آنلاین : 1